گیس طلا

ساخت وبلاگ

تلویزیون نگاه نمی کنم در جریانید اما الان در اتاق انتظار آزمایشگاه این رسانه ( ناسزا ی مناسب پیدا نمی کنم) را می بینیم، 

برنامه ای است با مجری بسیار زیبا که چهار دختر صورت سوخته را آورده درباره عواطف و احساسات شون سوال می کنه

کارگردان ( فحش مناسب را شما انتخاب کنید) نماهای نزدیک از مجری زیبا را کات می زند به صورت بهم ریخته  آن دختران

حالا لباس مجری مشکلی، چادر دخترها مشکی

ازشون سوال می کنه: آیا شما به ازدواج فکر می کنید؟ 

گیس طلا...
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 33 تاريخ : دوشنبه 29 خرداد 1396 ساعت: 14:41

صبح از خواب بیدار شدم و فهمیدم که اینترنت ندارم، نه که ندارم، در واقع شارژ ایپدم تمام شده و سیم شارژر خراب، با خودم گفتم چه خوب، یک روز بدون اینترنت،وووووو غلط کردم حتی یکساعت هم دووام نیاوردم و  فقط برای جبران احساس گناهم  بابت اعتیادم، تصمیم گرفتم پیاده تا میدوون روستا بروم هوا هنوز گرم نشده بود ب گیس طلا...
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 8 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 18:40

می دانم بیشتر خواننده های من جوانند، خیلی ها از نوجوانی با من همراهند، می دانم من همیشه کارکرد این وبلاگ را جدی نگرفتم، می دانم با جمع خوانندگان فیس بوک و اینستا و این دو تا وبلاگ و حتی گودر،  برخلاف بسیاری از وبلاگها خواننده های من کم نشدند در این سالها همچین مواقعی جوگیر می شم که من دینی بر گردن د گیس طلا...
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 13 تاريخ : سه شنبه 23 خرداد 1396 ساعت: 18:40

امروز اینقدر کلاغها غار غار و قار قار کردند که از خواب پریدم

این موقع ها مادربزرگم می گفت  زلزله می خواد بیاد

اما هرچی فکر کردم دیدم یه زلزله ارزش اینو نداره که من لباس بپوشم و بیام بیرون

بنابراین پنجره را بستم فقط و دوباره  خوابیدم

گیس طلا...
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 6 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 17:06

در آزمایشگاه نشسته بودم منتظر خون گرفتن، در صندلی های روبرو  دیدم بقیه خانمهای که  در وضعیت من بودند، همه موقع فرو رفتن سوزن چشمهایشان را می بستند و رو بر می گرداندند،  سعی کردم بیاد بیاورم که من هم عادت دارم چشم ببندم  یا نه که خانم متصدی گفت دستم را روی میز بگذارم ، در انتهای کار متوجه شدم که من ن گیس طلا...
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 12 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 17:06

خانواده ای در همسایگی رها هستند، داغان. پدر و مادر روانی و دو بچه که در حال شکنجه شدن هستند، ناسزاهای که به یکدیگر و به بچه ها می گویند و روابط جنسی خشن و کتک کاری هایی  که همه از پشت دیوار نازک شنیده می شود و دیشب که می خواستند نیمه شب بچه را در انبار پایین مجتمع حبس کنند و بچه ضجه می زد رها زنگ زد گیس طلا...
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 17 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 17:06

-رها؟ من الان تو یه کافه ام که همه دارم فوتبال نگاه می کنن، چرا تو آنلاینی؟

- والیباله،باهوش من  والیبال، ببین توپ تو هوا و سالن  را می گن والیبال، تو پ رو زمین  و چمن را می گن فوتبال

گیس طلا...
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 26 تاريخ : سه شنبه 16 خرداد 1396 ساعت: 17:06

ترم تموم شد، من می خوابم، می خورم، سریال نگاه می کنم و دوباره می خوابم، خستگی طولانی در تنم جا خوش کرده 

سوالها را طراحی کردم، بعدش امتحانات است و بعد تصحیح اوراق و بعد از اون.... سفر

هنوز تصمیم ندارم کجا خواهم رفت، شمال هند که تابستانها خنک است یا تاجیکستان، یا بخشهای  از گرجستان که سفر قبل از دست دادم،

به مراکش و بقیه افریقا هم فکر می کنم  و دوباره زیر کولر به خواب می روم 

گیس طلا...
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 12 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1396 ساعت: 8:54

خسته و گرمازده  از بیرون می آیم و اولین کارم حتی در اوردن جین ام نیست بلکه برداشتن یک خوردنی  از داخل یخچال ونشستن جلوی مانیبور و دیدن فرندز است

نمی دانم این سریال در خود چه رازی دارد که هنوز مرا می خنداند ، به زندگی امیدوار می کند، غم هایم را پر می دهد و خستگی ام را تبخیر می کند

گمان می کنم دلیلش همان  معجزه ای باشد که مرا در این همه سال زنده نگه داشته است


گیس طلا...
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 14 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1396 ساعت: 8:54

با خانمی هفتاد ساله آشنا شدم که  ظاهرا آدم بالغی بود اما وقتی با او همکلام شدم، کودکی را دیدم که هنوز از دست پدرش عصبانی بود، با دوستش قهر بود و  همچنان به دنبال مردی جوان و پولدار و خوش تیپ بود! ترسناک بود، کسی که گذر زمان را نپذیرفته و هنوز در رویای سالهای دور زندگی می  کند.  این چندمین بار است که گیس طلا...
ما را در سایت گیس طلا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9gistelad بازدید : 13 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1396 ساعت: 8:54